چرا باید از سیستم 6-6 یا 3-6 استفاده کنم؟

چرا باید از سیستم 6-6 یا 3-6 استفاده کنم؟
برای کسانی که زمان کمی برای خواندن وبلاگها و نوشتههای من دارند، پاسخ کوتاه این است:
در سیستم ۶-۳، به نیمی از بازیکنان در زمین نقشهای رهبری و مهارت کلیدیِ پاسدادن،هدایت حمله را آموزش میدهید، در حالی که در سیستم ۶-۶، همه بازیکنان این مهارت کلیدی را باید یاد بگیرند.
در حال حاضر، از شما میخواهیم به این فکر کنید که شاید مقداری بیشتر شکست را بپذیرید، آن هم با تمرکز بر فرآیند ،یعنی تربیت بازیکنان همهجانبه که در سطوح بالاتر بهدنبال آنها هستند، بهجای تمرکز صرف بر نتیجه (مثلاً بردن مسابقه فقط با استفاده از بهترین پاسور تیم برای پاسدادن).
اجازه دهید چند اصل کلیدی را با شما به اشتراک بگذاریم که باعث شده برخی کشورها حتی به الزام که تا رده ۱۴ سال و بالاتر، بازیکنان باید با سیستم ۶-۶ بازی کنند.
توانایی اولیه با توانایی نهایی همبستگی ندارد.
ما یک مهارت حرکتی را با انجام دادن یاد میگیریم، نه با تماشا کردن.
مطالعه کردن و یادگیری، دو مهارت مهم و اساسی در ورزش ما هستند.
ما به دنبال بازیکنانی هستیم که در هر شش مهارت خوب باشند و در یکی یا دو مهارت عالی باشند.
مدل توسعه ورزشکار آمریکایی (American Development Model) بازتابدهنده همین ایدههای بالا است، بهعلاوه این اصل مهم که باید تا جای ممکن تعداد بیشتری از کودکان را برای مدت طولانیتری در ورزش نگه داشت.
برزیل تنها کشوری بهجز آمریکا که از سال ۱۹۸۴ در تمامی رقابتهای المپیک والیبال حضور داشته ،بهسادگی یک قانون دارد: در رده زیر ۱۴ سال (14U)، تمام تیمها موظفند که هر بازیکن یک نوبت از شش چرخش (Rotation) بهعنوان پاسور بازی کند، یعنی از سیستم ۶-۶ استفاده میشود.
در کشورهای دیگر، بازی ۶ نفره (6v6) معمولاً تا دبیرستان (Middle School) یا حتی سنین بالاتر آغاز نمیشود.
چه کاری باید انجام دهید؟
با در نظر گرفتن این اصول و مثالها، آیا باید از سیستم ۶-۶ استفاده کنید یا ۶-۳، یا چیز دیگری؟
برای کسانی که میخواهند بدانند این سیستمها در عمل چگونه به نظر میرسند ،از جمله آرایشهای دریافت سرویس (serve receive formations) و دلایل آن ،ما این اطلاعات را در پایان به اشتراک خواهیم گذاشت.
این موضوع تا حدی به سال اول تجربه کردن بازی در مقایسه با سال اول بازی 6v6 بستگی دارد.
میدانید، وقتی بازی های بازیکنان دبیرستانی را در قالب 6v6 تماشا میکنید، نمیبینید که آنها قبلاً چقدر زمان صرف بازی در قالبهای 1v1، 2v2، 3v3 و حتی 4v4 در سنین پایینتر کردهاند.
یکی از بزرگترین اشتباهات در والیبال بهویژه در ایالات متحده این است که بازیکنان سال اول و دانشآموزان پایه دوم تا پنجم ابتدایی از همان ابتدا بازی 6v6 را شروع میکنند.
آنها توسط بزرگسالان مجبور میشوند که «بازی واقعی» را روی زمینهایی با اندازه واقعی انجام دهند.
در سطح سنی دبستان (Elementary-age)، این رویکرد باید تغییر کند به استفاده از تیمهای کوچکتر روی زمینهای کوچکتر و با ارتفاع تور پایینتر اجرا شود.
وقتی به این فکر میکنید که چطور دوچرخهسواری یاد گرفتید ،با تمام زمین خوردنها، اما بدون اینکه شکستخورده باشید ،طبیعتاً هیچ تمرین ساختاریافتهای انجام ندادید، والدینتان هم مربی خصوصی دوچرخهسواری استخدام نکردند، و هیچ کمپ تابستانی آموزش دوچرخهسواری هم برگزار نمیشد!
شما فقط با خودِ دوچرخهسواری کردن این مهارت را یاد گرفتید ،بهصورت درونی (intrinsically) به همین دلیل ماندگاری این مهارت بسیار عمیق و طولانیمدت است.
و از همه مهمتر، این مهارت را با دوچرخهی خودتان یاد گرفتید.
حالا تصور کنید چقدر طول میکشید یاد بگیرید دوچرخهسواری کنید اگر ۱۲ نفر از دوستانتان هم همزمان در حال یادگیری بودند و فقط یک دوچرخه وجود داشت!
این دقیقاً چیزی است که در بسیاری از تمرینهای والیبال و تمرکز صرف بر بازی ۶ در مقابل ۶ اتفاق میافتد.
بدتر از آن، وقتی وارد یک مسابقه یا تورنمنت میشوید، شرایط به این شکل میشود: یک دوچرخه و ۲۳ نفر دیگر در صف انتظار برای یادگیری بهتر؟
بنابراین، وقتی کودکی ۱۲ ساله است و از نظر جسمی هنوز هیچگونه بلوغ کامل پیدا نکرده، شما باید به او فرصت دهید که چندین رشته ورزشی مختلف را تجربه کند ما به این کار میگوییم نمونهبرداری ورزشی (sports sampling).
در مورد ورزش ما (والیبال) بهطور خاص، شما باید کاری کنید که کودک تمام شش مهارت اصلی این ورزش را یاد بگیرد، و زمانی که سنشان بیشتر شد ،حدود ۱۴ یا ۱۵ سالگی — تخصصی شدن (specialization) را آغاز کند.
به همین دلیل هم هست که میخواهیم بازیکنانمان در تمامی سنین تعداد تکرارهای بیشتری (reps) انجام دهند ، از طریق بازی کردن بیشتر والیبال ۲ به ۲ پیشنهاد میشود.
توجه داشته باشید که تیمهای جوانتر شما ممکن است به تیمهایی که با سیستم ۵-۱ بازی میکنند (جایی که برنامه تیم از همان ابتدا به سمت تخصصی شدن رفته است) ببازند، چرا که تیم شما سه نفر مختلف بهعنوان پاسور خواهند داشت، در حالی که تیم مقابل فقط یک پاسور ثابت دارد.
میدانید که یاد گرفتن زدن توپ از پاسهای سه همتیمی مختلف در طولانیمدت شما را به یک مهاجم (اسپکر) بسیار ماهرتر تبدیل میکند ،این را یک هدیه بسیار ارزشمند برای بازیکنان جوان است که باید به آنها داده شود.
موضوع این است که ما مربیگری میکنیم تا رهبران فوقالعادهای پرورش بدهم، و سیستم ۶-۳ این فرصت را به من میدهد که مهارتهای «رهبر بازی» (درست مثل کوارتربک در فوتبال آمریکایی) را نه فقط در سه بازیکنی که در حمله نقش دارند، بلکه در یکی دو بازیکن دیگر هم در تمرینات توسعه بدهم.
به این ترتیب، تقریباً نیمی از تیمم بهطور واقعی در تمرینات، در حال یادگیری و اجرای سیستم حمله هستند
هیچکس نمیداند که آیا یک بازیکن ۱۰ تا ۱۴ ساله در آینده یک پاسور عالی خواهد شد یا نه ،مگر اینکه به او فرصت تجربه کردن این نقش داده شود.
ما باید این عادت را کنار بگذاریم که پاسورها را صرفاً بر اساس قد انتخاب کنیم (یعنی اینکه چون قد کوتاهتری دارند به سراغ این پُست برویم).
همچنین باید درک کنیم که
اگر بازیکنی پاس بدهد، در زدن توپ (اسپک) بهتر میشود،
و اگر بازیکنی اسپک بزند، در پاس دادن هم بهتر خواهد شد.
باید اجازه بدهیم بازیکنان کمسن همهی شش مهارت اصلی را یاد بگیرند.
پس والیبال برای همه است با هر قدی،نباید بشنویم که: «من برای اسپک زدن خیلی کوتاه هستم.»
کافی است برای بازیکنان کوتاهتر، پاسها را کمی دورتر از تور فاصله بدهید و بگذارید آنها هم اسپک بزنند.
این دو سیستم (۶-۳ و ۶-۶) بهمراتب بهتر شرایط را برای جابجایی نقشها (Role Reversal) که در ردههای سنی پایه ضروری است، فراهم میکنند.